فامیل های ساکن در یانچشمه
تاریخچه نام خانوادگی:
در ایران، انتخاب نام خانوادگی به شکل امروزین آن از سالهای انقلاب مشروطیت در میان قشر روشنفکر جامعه معمول شد. با پایان جنگ جهانی در زمان رضا شاه و در سال ۱۳۰۴ لوایحی به تصویب مجلس شورای ملی رسید که بر اساس آن استفاده از القاب گذشته منسوخ و انتخاب نام خانوادگی برای کلیه اتباع ایران اجباری گردید.
نامهای خانوادگی ممکن است دارای پسوند، میانوند، پیشوند و یا فاقد آن باشند. با اینحال اغلب نامهای خانوادگی معمولاً نسبی بوده و فرد یا فامیل را به یک فرد مهم (محمدی، ...)، به یکی از اجداد (شکراللهی،عظیمی، ...)، به یک محل (سورانی، شیرازی، ...)، به یک شغل یا حرفه( پزشکزاد، ....)، به یک دودمان(هاشمی،بهارلویی، ....)، به یک ویژگی بدنی (خوش چهره، ....)یا فیزیکی (قهرمان، ...) نسبت میدهند.
سورانی ها
بر مبنای انچه تاکنون نقل شده این است که نام خانوادگی سورانی برگرفته از دهستان سوران است .وهمانطوری که گفته شد سوران دهستان ابادی در نزدیکی یانچشمه کنونی بوده وپس از نابودی ان بوسیله ی افغان ها افراد بازمانده ای که ریشه خودشان ویا پدرانشان به سوران بر میگشت نام خانوادگی سورانی را برای خود برگزیدند. سورانی ها به زبان ترکی تکلم میکنند زبان ترکی ازنوع قشقایی که در اصل زبان اصلی خودشان بوده است. اما به احتمال زیاد اصالت سورانی ها مربوط است به بخشی از طوایف قزلباش هایی که در زمان شاه سلیمان در فریدن سکنی گزیدند . این طوایف عبارت بودند از طوایف اینان لو، بیات و شاملو که در چادگان نیز سکونت گزیدند.
سورانی ها نسبت به سه طایفه ی دیگر یانچشمه جز اولین کسانی بودند که در منطقه ی یانچشمه ساکن شدن اما محل دقیق سکونت انها سوران بوده است.
تا قبل از احداث سد زاینده رود سورانی ها در یانچشمه(قدیم) ساکن بودند اما پس از احداث سد
عده ای در یانچشمه جدیدساکن شدند وعده ای دیگر به شهر ها وروستاهای مجاورمثل نجف اباد و روستاهای فریدن مثل خویگان و..مهاجرت کردند.
*بر طبق یکسری از شواهد وظواهر ارتباط سورانی های یانچشمه
با کردهای سورانی نباید بی ربط باشد، در حال حاظر کردهای سورانی از بزرگترین طوایف کرد میباشند.
منقول است در اواخر حکومت صفویان عده ای از کردهای غرب)از شاخه سورانی( به محلی در حوالی یانچشمه کنونی نقل مکان کرده و به حسب اصالت خود منطقه جدید مورد سکونت خود را سوران نامگذاری میکنند.
عظیمی ها
نام خانوادگی عظیم برگرفته ازجدشان عظیم می باشدزبان کنونی عظیمی ها مانند سایر فامیل ها ترکی میباشد اما در اصل زبان انها زبانی غیر از ترکی بوده که به تدریج زبان ترکی جایگزین ان می گردد.
درمورد عظیمی های یانچشمه دو روایت مختلف وجود دارد:
۱-اینکه هنگامیکه شکراله (جدشکراللهی ها) دریانچشمه ساکن می شودبرادر کوچکترش به نام عظیم نیز پس از مدتی به او ملحق میشودکه با پذیرش این روایت عظیمی ها از قومیت فارس وازصفاهستند.
۲-عظیم از طایفه ای ازلران بختیاری بوده که در فاصله ی کمی بعد از شکراله در یانچشمه ساکن می شوداقای امیر بهارلویی در کتاب خودبا توجه به شباهت عظیمی هابه بختیاری هااین روایت را قوی تر می داند.
ریاست طایفه عظیمیها از اول تا احداث سد زایندهرود به ترتیب با حاج یوسف حاج ربیع بیگ، احمدقلی بیگ، حاج عباس، حاج علی بیگ، حاج محمدحسین بیگ، محمدتقی بیگ و حاج حبیباله بیگ بوده است.
بهارلویی ها
نام خانوادگی بهارلویی بر گرفته از شهری به نام بهار واقع در همدان می باشد.این قوم دارای تاربخچه پیچیده وپر ماجراست ودرطول تاریخ ابتدا از منطقه ترکستان از جمله ایلات قراقویونلویی بودندکه ابتدا در شام سوریه وبخشی از ترکیه ساکن میشوند .
در سال ۸۰۰ هجری که امیرتیمور گورکانی آسیای صغیر و شام را به تصرف درآورد، هفت ایل بزرگ را به نواحی مختلف ایران کوچاند. در این بین، ایل بهارلو مرغزار بهار (شهربهار) را ییلاق خود قرار دادند.وبه تدریج در ان ساکن شدند.
بعلت نبود چراگاه مناسب در اثرشدت سرما برای چرای دامهای خودبه استان فارس کوچ می کنند.
بین شمال وجنوب فارس ییلاق و قشلاق انها بوده است اما به نظر می رسد منطقه فریدن ودر نتیجه یانچشمه یکی از مناطق ییلاقی انها بوده است که روزی باتوجه به شرایط مناسب ان تصمیم ساکن شدن در انرا می گیرند .در کل اصالت انها به قشقایی های استان فارس بر میگردد.طبیعتا زبان انها ترکی واز نوع قشقایی می باشد.ابا ان سخت کوشی وشجاعت ذاتی که درانها وجود داشت اقدامات زیادی برای ابادی یانچشمه انجام می دهند.
شکراللهی ها
در دوره رضا خان به دلیل اجرای طرح صدور شناسنامه افرادی در یانچشمه که هفتمین جدشان مربوط به شکراله می شدنام خانوادگی شکراللهی را برای خودبرگزیدندودر واقع همه شکراللهی ها طبق نمودارازشکراله بن صفا و فرزندان او می باشند.لازم به ذکر است که برخی از مهاجران نیز نام خانوادگی شکراللهی رابرای خود برگزیدند.
امروزه شکراللهی ها به زبان های فارسی و ترکی تکلم می کنند اما بر خلاف تصور عام وحتی خود شکراللهی ها شکراللهی ها از قومیت فارس بوده ودر اصل فارس زبان . روند ترک زبان شدن شکراللهی ها به زمانی که شکراله به یانچشمه می رود برمیگردد با وجود مردمان ترک زبان اطراف یانچشمه که به تدریج در یانچشمه ساکن میشوند به تدریج زبان ترکی جایگزین زبان فارسی می شودزبان فارسی که به فارسی نافچ بر می گردد.
نافچ :
جمعیت این شهر در سال ۱۳۸۵، برابر با ۳٬۸۱۴ نفر بودهاست .
مردم نافچ همه فارسی زبان هستند و تنها به زبان فارسی باهم صحبت می کنند .
شهر نافچ در ۲۰ کیلومتری شمال غربی مرکز چهارمحال و بختیاری واقع شده وبا روستاهای چالشتر ٬ وردنجان ٬ پیربلوط ٬کاکلک ٬شهرهای سامان و بن همجوار است.
ارتقاء ده نافچ به شهر در تاریخ ۲ شهریور ۱۳۷۹ تصویب شد .
پیشهٔ اکثر مردم نافچ کشاورزی است. این
شهر دارای پیشینه ادبی قوی میباشد. در این شهر عالمانی همچون علامه
محمدحسن قلزم زندگی میکردهاند.
و امامزاده سید علی اکبر در این شهر واقع شده است.
شکراللهی های حاضر
همانند سایر فامیل های یانچشمه، مهاجرت های زیادی بخصوص دراین سه چهار سده اخیردر انها میبینیم .مهاجرت هایی پی در پی که فرصت رشد وبالندگی این خاندان گرفت وبا مطالعه تاریخ زندگی انها میبینیم هر زمان که انها به یک ثبات وزندگی مرفه اجتماعی رسیدند طولی نکشیده که مجبور به مهاجرت از مکانی به مکان دیگر وشروع زندگی ازنو شده اند وبه جرات میتوان گفت که با ان همت وپشتکاری که این قوم دارداگر مهاجرت های پی درپی در ان ها صورت نمی گرفت به مو فقیت های یسیاربزرگ تری دست یافته بودند. بااین حال این تاریخ از استعداد ،اقتدار وتلاش وشجاعت بی حد پدرانمان حکایت میکند وبایاری از ایزد تمام حم وغم مانسل امروز پس گرفتن جایگاه واقعی مان در جامعه ی ایران امروز است.
مانند سایر فامیل های ساکن در یانچشمه پراکندگی در جمعیت انها زیاد بوده به نظر می رسد مهمترین دلیل این پراکندگی احداث سد زاینده رود در سال ۱۳۴۲باشد تا قبل از احداث سدتقریبا تمام
جمعیت انها در یانچشمه (قدیم)متمرکز بود اما پس از ان عده ای از انها در یانچشمه (جدید)ساکن شدند عده ای به اصفهان ونجف اباد وعده ای به دیگر روستا های فریدن مثل غرغن مها جرت کردند .وهمین عامل باعث شده که نسبت به بسیاری از انها بی اطلاع باشیم و شرح همه ی شکراللهی ها برایمان دشوار باشد.شکراللهی امروزه حرفه های مختلف از پزشکی ، مهندسی( در گرایش های مختلف )،دبیری افسری تا کشاورزی و کارگری متصدی شدند.به امید روزهای درخشان.