اسطوره ها:
سهم شهیدان روستای ما در جنگ 58-66 نسبت به جمعیت روستا واقعا قابل توجه
است .که از بابت جاودانه شدن عزیزانمان این موضوع خو شحال کننده است
وازاین نظر که دیگر وجودشان رادرکنارمان احساس نمکنیم احساس غم انگیزی
داریم.
روستا شهدای زیادی تقدیم به عزت ایرانیان کرده است همانند شهیدان همه تاریخ ایران که پاسدار عزت ایرانیان بودند.
شهید دریاقلی
اما در راس شهدا یانچشمه، نام شهید دریاقلی سورانی همچنان می درخشد نقش
ایشان در شکستن حصر ابادان انکار ناپذیر است وهمین عامل باعث شناخته شدنش
در سراسر ایران است.
داستان شهید دریاقلی در کتاب درسی پایه ششم ذکر شده است.
دکتر محمدجم
از جمله تحصیلکردگان، روشنفکران و مردم دوستان یانچشمه و همانگونه که از نامشان برمی ایید پزشکی حاذق.
دوران
نوجوانی دکتر مصادف با حوادث تلخی بود. ماجرای تلخ منازعه بین پدرشریفشان
(اقا مهدی) وعمویشان (حاج دادخواه) به فوت اقا مهدی منجرشد.(ماجرای معروف
اتش گرفتن خرمن حاج دادخواه)
البته طولی نکشید که همگان به توطئه کینه توزان ودو برهم زنندگان ومظلومیت اقا مهدی پی بردند.
بنابرین ایشان تحت سرپرستی عمویشان رهسپار تهران میگردند و در همانجا به درجات عالی علم نایل میگردند.
باانکه از ولایت تنها خاطره تلخ فوت پدر را به بیاد داشت ولی به دلیل علاقه وافر خدمت به هم ولایتی ها به شهرکرد نقل مکان میکند.
ایشان
علاوه بر فعالیت های حرفه ای ورزشی در رشته کشتی، نقش مهمی در مناسبات
رسمی وغیررسمی یانچشمه داشتن وبا توجه به تحصیلات عالیه مسولیتهای نیز
داشتن.
در
قضیه انتقال محل جدید روستا نظر به تاسیس روستا در نزدیک به ساحل(دروو
وشراکسر) را داشتن که متاسفانه عده ای منفت طلب در اءزای منافع شخصی در
مقابل این تصمیم منطقی به شدت مخالفت کرده و با هزاران نیرنگ وفریب وتهمت،
جایگاه دکتر به حاشیه رانده می رانند.
این
بزرگ مرد اگاه وفهیم بنا به صلاح هم میهنان در کشمکش انقلاب از طرفداران
اصلاحات بودن و متاسفانه در اوج مظلومیت ایشان درمنزل شخصی خود به دست
هواداران متعصب انقلابی به قتل می رسند و با غرابت تمام در شهرکرد به خاک
سپرده می شوند.
هنوز هم یاد نیکی هاو دست گیری های ایشان از محرومان در دل بسیاری از هم ولایتیها می تپد.
دلاوری چون حاج صادق، حاج مهدی، محمدباقر (معروف به محمدباقر کوسه) مشهدی علی و حاج عجم
در ادوار مختلف یانچشمه میبینیم که به لطف این عزیزان نه تنها مردمان یانچشمه بلکه مناطق مجاور
ان شامل چادگان، نجف ابادو تیران نیز از موهبت امنیت بهره می برند.
فضای
ناامن زمان که در سراسر ایران که در عهد قاجاریه و قبل از آن وجود داشت،
شامل حملاتی ازجانب راهزنانی بود که به قصد غارت یانچشمه یا
گاه عبور از ان به قصدغارت چادگان، تیران و نجف اباد انجام می گرفت.
بدین وسیله یانچشمه امن و از دستبرد غارتگران محفوظ وحتی تبدیل به دژی برای جلوگیری از ورود غارتگاران غرب به شهرستانهای استان اصفهان بوده است
هلوانانی که با انکه سالها از دوره ی حیاتشان می گذرد هنوز از دلاوری های انها یاد میشود مخصوصا در موردمحمدباقر (معروف به محمد باقر کوسه) که درشرح دلاوری هایش داستانها نقل کردندو شعرها سرودن و هنوزو باگذر دو قرن از حیاتش ازان یاد می شود.
اینجا روایتی خرد رابرای شما نقل میکنیم:
در عصر او روحانی از روحانیون برجسته اصفهان به احمد رضا برا ی سرکشی می رود چند روزی در انجا اقامت میکند ودر یکی از روزهای اقامت این را می شنود که فردی ازدر این منطقه به نام محمد باقر افرادی را به قتل رسانیده و هنگامیکه روحانی با او روبرو می گردد از او روی برگردانده ومی گوید نفس تو بر من حرام است. این روحانی هنگام بازگشت به اصفهان با راهزنان روبرو می شودراهزنان تمام اموال انها راسرقت وزنان را با خود می برند اما این پایان کار نبوده بلا فاصله پس از انکه این خبر به محمد باقر میرسانند سریع به یاری انها می شتابد ضمن وارد اوردن شکست سخت برراهزنان تمام اموال را به انها بر می گرداندروحانی با دیدن چنین رویدادی ضمن عذر خواهی از وی می گوید تمام قتل هایی که انجام داده ای خودم بر گردن می گیرم
این تنها روایتی خرد بود .مطمئنا افراد مسن تری که اکنون در یانچشمه ویا چادگان فریدن هستند روایاتی زیادی از او در ذهن دارند.
دکتر جم واقعا ادم شریف وبزرگی بودن.